www.iiiWe.com » کفش ملی

 صفحه شخصی مرضیه پورمجیدی   
 
نام و نام خانوادگی: مرضیه پورمجیدی
استان: آذربایجان غربی - شهرستان: ارومیه
رشته: کارشناسی ارشد معماری
شغل:  نمایندگی فروش نرم افزار سازه 90 -سازه نگار آذربایجانغربی
شماره نظام مهندسی:  141001515
تاریخ عضویت:  1388/12/21
 روزنوشت ها    
 

 کفش ملی بخش عمومی

17


منبع : یک ای میل
رحیم ایروانی موسس و بنیانگذار گروه کارخانجات ملی بود. وی در یکی از سال های دهه 30 به چکسلواکی سفر کرد که حاصل این سفر آوردن دو کارشناس و یک دستگاه اتوکلاف به ایران بود. تولید این نوع کفش در مقایسه با نمونه خارجی 10تومانی اش 3 یا 4 تومان هزینه داشت.

وی بعدها زمینی در مهرآباد خرید. وسعت این زمین 700 متر بود که 400 متر بنای ساختمانی داشت. ایروانی کارش را تنها با35 نفر کارگر آغاز کرد. ایروانی بعد از آغاز به کار کارخانه ، با خرید ماشین دوخت از پارچه های ایرانی استفاده کرد و کارخانه ای به نام ولکو نیز حاضربه سرمایه گذاری و آوردن فناوری به ایران شد.
این کارخانه در ابتدا 150 زوج محصول داشت. کارخانه، کفش ملی نام گرفت که ملی شدن نفت را در ذهن مردم و مشتریان تداعی می کرد. رحیم ایروانی با خرید تعداد زیادی از خانه های مهرآباد کارخانه خود را گسترش داد. او در یکی از زمین هایی که خریده بود مسجدی را نیز احداث کرد. تا سال 1337 در ایران کفش های چرمی تولید نمی شد اما بعد از این سال،به دنبال تاسیس کارخانه های چرم ، تولید کفش چرم نیز در کفش ملی آغاز شد.

در این زمان رقبای عمده کفش ملی کفش های وارداتی بودند که از چکسلواکی وارد می شدند.از سال 47 به بعد در کنار تولید کفش محصولاتی مثل جوراب ، توید آستر و بند کفش و مواردی دیگر اقدام نمود.

در سال 47 بعد از موفقیت تولید کفش در مهرآباد جنوبی مرحله سوم توسعه صنعت کفش ایران در کیلومتر 18 جاده قدیم کرج در اسماعیل آباد شروع شد. وی زمینی به مساحت 400هزار متر خرید و پارک صنعتی کفش ملی فعالیت خود را رسما در اوایل سال های دهه 50 آغاز کرد. در این زمین نقشه احداث 400 خانه سازمانی برای کارگران در نظر گرفته شده بود. او با احداث این خانه ها به دنبال کاهش هزینه رفت و آمد کارگران و هزینه نقل و انتقال آنان بود.
در کارخانه کفش ملی تا سال 1350 انواع مختلفی از کفش مثل کفش ورزشی ، کفش برای روزهای بارانی،چکمه،پوتین،دمپایی،کفش کتانی،کفشهای بچه گانه و کفش ایمنی تولید می شد.
به تدریج گنجایش کارخانه مهرآباد زیاد شد به طوریکه روزانه 12هزار و 500 جفت کفش در کارخانه کفش ملی توسط 2هزار و 500 کارگر استخدام شده تولید می شد.

ایروانی طی سال های 1335 تا 1357 بیش از 50 شرکت صنعتی و تجاری تاسیس و در زمینه تولید انواع کفش در بیش از 25 شرکت صنعتی با شرکای داخلی و خارجی مشارکت داشت.

جالب است بدانید که رحیم ایروانی در سال 1343 شرکتی به نام شرکت کانون مشاوره اقتصادی را به منظور تربیت و پرورش 22 کودک دو ماهه تا 2ساله تاسیس کرد تا در آینده این کودکان از مدیران بنگاه های صنعتی او بشنود.قرار بر این شد قسمت عمده بودجه کانون به مصارف تحصیلی این اطفال برسد و لوازم خوارک پوشاک و وسایل زندگی ساده و کم خرج باشد. همچنین هیچ کدام از این اطفال نیز پس از رسیدن به سن 18 سالگی هیچ تعهدی نسبت به کانون ندارند و مختارند که هرجور که خواستند در اجتماع زندگی کنند.فقط انتظار موسسه این است که نسبت به تحصیل جدی باشند و تمسک به دین اسلام و حسن اخلاق را پیشه خود سازند.با وقوع انقلاب اسلامی ایروانی این کودکان را که آن زمان 14 تا 16 ساله بودند با خود به خارج از کشور برد .

در سال 57 سرمایه گذاری شرکت در مقایسه با سال 1355 به میزان 741 میلیون ریال افزایش یافت . ایروانی علاوه بر تاسیس فروشگاه کفش کلی در سراسر کشور ویکسان سازی قیمت ها در فروشگاه های کفش ملی توانست به کشورهای اروپای شرقی و شوروی نیز کفش صادر کند. در کارخانه کفش ملی طی 30 سال بیش از 10 هزار نفر در کارخانه مشغول به کار بودند.
شرکت کفش ملی با وقوع انقلاب مصادره و ملی شد و متاسفانه به دلایلی مثل ضعف مدیریت و واگذار نکردن آن به بخش خصوصی متحمل 4 میلیادر زیان خالص و 800میلیون تومان زیان انباشته شد.

ایروانی بعد از 25 سال مصادره کارخانه با روی کار آمدن هر مدیر جدیدی به وی تلفن می زد و انتصابش را به مدیریت تبریک می گفت و او را به حفظ شرکت تشویق می کرد زیرا معتقد بود که چند هزار نفر از این طریق زندگی می کنند.ایروانی تا سال 57 در ایران زندگی می کرد و بعد از آن با مهاجرت اجباری به آمریکا رفت.

وی ابتدا کارخانه کفش و چرمسازی را در بوستون آمریکا تاسیس کرد و سپس در قاهره کارخانه کفش استاندارد را تاسیس کرد.

رحیم ایروانی سرانجام در 12 بهمن 84 بعد از یک روز کامل کاری درگذشت.

اکنون فروشگاه های کفش ملی به عرضه تولیدات صنایع کوچک و دیگر کارخانه ها تبدیل شده اند.پارک صنعتی کفش ملی نیز انبار شرکت های خودرو سازی است.هم اکنون بعد از 32 سال،از پرسنل 10 هزار نفری گروه کفش ملی تنها 700 نفر باقی مانده اند که در کفش گنجه و بخش های بازرگانی مشغول به کار هستند.

چهارشنبه 11 آبان 1390 ساعت 12:22  
 نظرات    
 
امیر یاشار فیلا 20:25 چهارشنبه 11 آبان 1390
7
 امیر یاشار فیلا

از شما برای اشاعه‌ی اصول «کارآفرینیِ پاک و خوداتکا» در قالب سرگذشتِ یک هم‌میهنِ برجسته‌ی کارآفرین، سپاسگزارم.
صادق راضی 22:48 چهارشنبه 11 آبان 1390
0
 صادق راضی
خوندی بود
ممنون
مسعود احمدنژاد 08:39 پنجشنبه 12 آبان 1390
2
 مسعود احمدنژاد
نمیدونم از چقدر از ما بچه های نسل جدید هنوز داریم از کفش ملی استفاده می کنیم ، درسته ظاهرش خیلی مد روز نیست، ولی هر از گاهی به امتحانش می ارزه. مطمئن باشین پشیمون نمیشید.
شاهین کاظمی نژاد 08:42 پنجشنبه 12 آبان 1390
3
 شاهین کاظمی نژاد
تأسف باره !!!!!!!!!!!!
بهزاد حسین زاده 09:32 پنجشنبه 12 آبان 1390
4
 بهزاد  حسین زاده
روحش شاد .روزنوشت جالبی بود متشکرم
عبدالرضا هادیفر 12:58 آدینه 13 آبان 1390
1
 عبدالرضا هادیفر
بسیار ممنون سرکار خانم مجیدی ومثل همیشه .....
محسن حیدری 22:18 یکشنبه 15 آبان 1390
1
 محسن حیدری
سرنوشت مشابهی با خیلی از کارخانه های داخلی داشته
ایران خودرو و خیلی کارخانه های دیگه
قرار بوده به کجابرسیم و حالا کجاییم؟
شهرام محمدی اقدم 02:20 دوشنبه 30 آبان 1390
3
 شهرام محمدی اقدم
با تشکر از خانم مهندس
در تکمیل فرامایش آقای مهندس حیدری باید اضافه کنم این سرنوشت برای بسیاری از کارخانه ها و برندهای مشهور ایرانی رخ داده که برای اطلاعات بیشتر به مقاله مرگ برندهای ایرانی چرا و چگونه نوشته فرزاد حسنی رجوع شود که به تعدادی از این کارخانه ها اشاره می شود:
1-ایران ناسیونال (ایران خودرو) سال تأسیس 1341 توسط احمد و محمود خیامی
2-کفش وین -1340 - مرحوم مصطفی حسی زاده
3-کارخانه ارج -1316 -مرحوم سیروس ارجمند
4-کارخانه آزمایش -1337-شادروان محسن آزمایش
5-پارس الکتریک: شادروان حاج مهدی برخوردار
6-هپکو اراک-1351-برادران رضایی
7-بیسکویت گرجی(1341)
8-پارس مینو(1338)
9-تراکتورسازی تبریز(1349) باهمکاری رومانی
10-نساجی مازندران(1336)
11-چیت ری
12-کفش بلا
در پایان هم بهتر است یادی از بزرگترین انتشارات خاورمیانه و موسس آن کنیم:
13-انتشارات امیرکبیر(1328)-عبدالرحیم جعفری
نازنین بهشتی 14:57 دوشنبه 30 آبان 1390
1
 نازنین بهشتی
ممنون
نازنین جان مطلب خیلی خوب و مفیدی بود
آقای مهندس محمدی اقدم از توضیح تکمیلی شما هم خیلی استفاده کردم و افسوس خوردم
مرسی
نازنین بهشتی 12:50 سه شنبه 1 آذر 1390
0
 نازنین بهشتی
خانم مهندس پورمجیدی عزیز
واقعا شرمنده تونم
دیروز خیلی کار سرم ریخته بود، تمرکز درستی نداشتم
فکر کردم این روزنوشت رو خانم مهندس نازنین دانشمند فرستادن
برای همین تشکری رو که باید از شما میکردم، از ایشون کردم
عذر میخوام
یه بار دیگه ازتون بابت این مطلب بسیار نکته دار و جالب تشکر میکنم
زهره خضری 16:17 شنبه 12 آذر 1390
0
 زهره خضری
کسی می دونه آدامس خروس نشان چی شد ؟!!! سرنوشت اون هم مثل گارخانه های ذکر شده است ؟
مجید صابر 19:55 شنبه 12 آذر 1390
1
 مجید صابر
خیلی جالب بود ، تنها باید درس گرفت از اینهمه تکرار تاریخ ! البته تجربیات تاریخ کی بدرد بخورند نمی دانم ! شاید یکی از مهمترین مشکلات ما این است که اصرار به تجربه کردن داریم نه درس گرفتن.